فرمت فایل دانلودی: .doc فرمت فایل اصلی: doc تعداد صفحات: 213 حجم فایل: 1837 قیمت: 16000 تومان
بخشی از متن: چکیده مصطفي كمال آتاتورك در اثراقدامات تدريجي و آشكار توانسته بود به عمر امپراطوري عثماني پايان دهد و كشور كوچك تركيه را بنيان نهد ، برآن شد تا كشور تركيه را در مسير نوسازي قرار دهد ؛ نوسازي كه مصطفي كمال خواستار آن بود ، در واقع غربي سازي بود و در اين راستا مي بايست تمام سنتها از بين مي رفت . وی براي رسيدن به اين هدف، مبارزه گسترده با مذهب و نيروهايي مذهبي انجام داد و اسلام رسمي را بطور كامل از جامعه تركيه پاك كرد . در كنار اقدامات مصطفي كمال ؛ وابستگي روحانيون سني به دولت و عدم استقلال سياسي و مالي اين زمينه را براي مصطفي كمال فراهم آورد تا بتواند با تركيب سياست پنهان و آشكار تركيه را به يك كشور سكولار تبديل كند . از طرف ديگر در ايران نيز رضاشاه به زعم خود برآن شد تا جامعه ايران را همانند تركيه بسوي تمدن و نوسازي هدايت كند . در راستاي چنين اقدامي طبيعي بود كه از طرف روحانيون كه به عنوان ترويج دهندگان دين در جامعه محسوب مي شدند ،در مقابل چنين اقدامي مقاومت صورت گيرد ، استقلال سياسي، اقتصادي به روحانيون اين كمك را مي كرد تا در مقابل سياستهاي نوسازي رضاشاه كه توأم با دين زدايي بود مقاومت كنند . استقلال يكي از بزرگترين امتيازات روحانيت شيعه درمقايسه با روحانيت سني است .چه در دوره صفويه، چه در دوره هايي افشاريه و زنديه و قاجاريه و چه در دوره پهلوي، روحانيت اگر چه متفاوت انديشيدند ولي هيچ گاه زير بار زور و دستور و ابلاغيه و فرمان شاهي نرفت. نتنها اين وضعيت و آرمان را حفظ كرد بلكه در شرايط مقتضي با قدرت ظالمانه مبارزه كرد و براي ايجاد فضايي مساعد تر براي دينداري و دين مداري ، با حاكمان در افتاد و نهايتاً كوشيد تا نظامي اسلامي برمبناي دين و مردم تأسيس كند . از دوره هاي بسيار سخت و طاقت- فرسا براي روحانيت ، دوره حكومت بيست ساله رضاخان بود . در اين دوره روحانيت با شديدترين برخوردها وعميق ترين موانع مواجه شد . رضاخان كه سوداي ترقي و پيشرفت ايران به مانند كشورهاي اروپايي را درسر داشت ، سعي مي كرد مهمترين موانع را كه به زعم او مذهب و روحانيت بود ، از ميان بردارد . او علاوه بر مقابله هاي خشن و زورمندانه با روحانيت ، بر آن بود تا تمام نمادهاي مذهبي را از جامعه حذف كند . رضاشاه براي از بين بردن مذهب و نيروهايي مذهبي از تمام امكانات استفاده مي كرد تا هرچه زودتر به زعم خویش كشور را به دروازه هاي ترقي برساند . در پژوهش حاضر با مطالعه اقدامات ضد ديني در ايران و تركيه كه نهايتاً جامعه را به سوي سكولاريسم هدايت مي كرد ، آشنا خواهيم شد . و همچنين در اين پژوهش سياست هاي رضاشاه و آتاتورك را در مقابل مذهب و نيروهايي مذهبي بصورت مقايسه اي بررسي خواهيم كرد. فصل اول : كليات معرفي روش و ماهيت تحقيق كه معمولاً به شكل طرح تحقيق يا طرح پژوهش ارائه مي شود موجب مي شود كه محقق و خواننده بر محتوا و شكل تحقيق تسلط و احاطه داشته باشند . با معرفي روش و ماهيت تحقيق است كه ارزيابي و قضاوت در توفيق يا عدم توفيق نتايج علمي تحقيق براساس هدف و روش اعلامي ميسر مي شود براساس چنين ضرورتي دربخش ابتدايي اين پژوهش طرح مسأله - تاريخچه موضوع - هدف و قلمرو تحقيق - بيان فرضيه - روش گردآوري داده ها و تجزيه و تحليل آنها – سازماندهي تحقيق و ساير مسائل به منظور تبين و تحديد و تدقيق و تعميق موضوع مورد بررسي قرارمي گيرد .
1-1) بيان مسأله
تاريخ بزرگترين منبع شناخت ، سرشارترين ذخيره تجربه اندوزي و مؤثرترين وسيله
عبرت گيري براي گام برداشتن در حال و روشن نمودن تصوير آينده است . تاريخ بستري
است كه ما را با منابع اصلي انديشه ها و ريشه تحولات آشنا مي سازد . از اين رو درمراجعه به تاريخ بايستي بسيار دقيق بود و به ابعاد و زمينه هاي فكري – سياسي – اقتصادي و فرهنگي و بين الملي حوادث و تحولات توجه نمود . تاريخ معاصر ايران و تركيه نيز از نظرمحتوا و مضمون ياسي، اجتماعي و فرهنگي و كيفيت تحولات و فراز و فرودهاي آن به خصوص در زمينه تعامل دين و دولت دربردارنده
حوادث و تجربيات مهمي است كه آگاهي دقيق از آنها ميتواند براي ما در پيمودن راه دشوار
در مقطع حساس كنوني مفيد باشد و بي توجهي به آن موجب ضرر و زيان خواهد شد .
جنبش ها و انقلاب هاي مهم در تاريخ اسلام و بويژه در ايران و تركيه با رهبري و
حمايت روحانيون همراه بوده است . تحريم تنباكو – انقلاب مشروطيت و جنبش هاي
مقطعي در شهرهاي مختلف ايران عموماً به رهبري روحانيت و تحت تأثير مستقيم عنصر
دين صورت گرفته است ؛ در تاريخ اجتماعي ، سياسي عثماني و سپس تركيه هم دين و روحانيت نقش مهمي داشته اند . اعلان جنگ عثماني به مصر در سا ل 1516 با فتواي شيخ الاسلام علي جمالي صورت گرفته است . در دولت عثماني شماري از پادشاهان براساس فتواي شيخ الاسلام ها از قدرت و سلطنت خلع شده اند .سلطان سليم سوم و سلطان عبدالعزيز دوم و سلطان عبد- الحميد دوم با فتوا خلع شده اند .
همچنين قيام شيخ رجب و شورش شهر سيواس درمركز تركيه و قيام شيخ سعيد در
شرق تركيه ( پس از تشكيل تركيه جديد) با رهبري وهدايت روحانيون صورت گرفته است .
به قدرت رسيدن مصطفي كمال پاشا در تركيه و همچنين رضاخان در ايران از جمله
حوادث مهم تاريخي است كه سرآغاز وسرمنشاء تحولات سياسي اجتماعي و فرهنگي بزرگي دراين دو كشور به شمار مي آيد . به قدرت رسيدن مصطفي كمال پاشا و رضاخان در كنار شرايط داخلي ناشي از شرايط و تحولات بين الملي پس ازجنگ جهاني اول وانقلاب بلشويكي در روسيه محسوب مي شود . در دوران زمامداري مصطفي كمال پاشا و رضاخان ؛ كشور ايران و تركيه وارد مسيري متفاوت از سيرتاريخي خود شد . گسترش يافتن وابستگي هاي فرهنگي ايران و تركيه به غرب و ترويج غربگرايي و خود باختگي و پي گيري سياست هاي تجدد گرايانه از طريق تضيف مذهب و از بين بردن دين و نيروهاي مذهبي و همچنين تشكيل ارتش مدرن براي از بين بردن مخالفان از مهمترين رويدادهايي است كه با اين دوران آغاز مي شود .
در ايران و تركيه هر چند كه روند تجدد گرايي از زمانهايي بسيار دوري آغاز شده بود ولي در دوران حاكميت رضاشاه و مصطفي كمال حركت به سوي غرب و غرب گرايي بيشتر و با جدّيت و در قالب يك دولت متمركز و مدرن دنبال گرديد . براي رسيدن به چنين آرماني هرچيزي كه دركشوراحساس مي شد در برابر نوسازي مقاومت خواهد كرد به سرعت از بين برده مي شد . قرن هيجدهم ميلادي سرآغاز فصل نويني در تاريخ كشورهاي اسلامي محسوب مي- شود . در اين قرن دنياي اسلام شاهد رشد و قدرت نمايي رقيبي در مقابل خود شد كه تا آن
زمان در روابط بين دنياي اسلام با ممالك غير مسلمان بي سابقه بود . در جوار و همسايگي
اروپا سرزمينهاي مسلمان نشيني قرار داشتند كه تا آن زمان عمدتاً تحت كنترل امپراطوري
كهن عثماني قرار داشتند . امپراطوري قدرتمندي كه تا يك قرن قبل از آن توانسته بود تا مركز
اروپا پيشروي كند . ولي از قرن هيجدهم اوضاع به تدريج عوض مي شود دولتهاي اروپايي درسايه ثروت عظيم به دست آمده ازممالك و مستعمرات خود در قاره آمريكا، آفريقا و آسيا و نيز رشد و پيشرفت تكنولوژي وعلوم جديد در آن قاره داراي آنچنان قدرتي شدند كه خود را براي تهاجمي سنگين و همه جانبه به همسايگان مسلمان نشين خود به قدركافي قدرتمند ديدند.
تا اوايل قرن 19 بسياري از مناطق مسلمان نشين تحت كنترل اروپايان قرار گرفت . ايران از بخش شمال مورد حمله روس قرارگرفت و بخش قابل توجهي ازقلمرو خود را از دست داد.دركشورعثماني سطح درگيري بسيار وسيع بود ازقرن هيجدهم به بعد كليه تصرفات عثماني تركي در اروپاي شرقي – خاورميانه – آفريقا و همچنين قفقاز مورد تهاجم دولتهاي اروپايي قرار گرفته بود و هراز چند گاهي بخشهايي از قلمرو عثماني در مواجهه با يكي از دول اروپايي از دست مي رفت.